اقرار رهبران مشرک (قرآن)رهبران مشرک در قیامت، به گمراهی و اغواگری خود اعتراف می کنند. ۱ - اعتراف به اغواگریقال الذین حق علیهم القول ربنا هـؤلاء الذین اغوینا اغوینـهم کما غوینا تبرانا الیک ما کانوا ایانا یعبدون.(گروهی (از معبودان) که فرمان عذاب درباره آنها مسلم شده است میگویند: «پروردگارا! ما اینها (عابدان) را گمراه کردیم؛ (آری) ما آنها را گمراه کردیم همانگونه که خودمان گمراه شدیم؛ ما از آنان به سوی تو بیزاری میجوییم؛ آنان در حقیقت ما را نمیپرستیدند (بلکه هوای نفس خود را پرستش میکردند)!») ۲ - تفسیر آیهبنا بر اين آیه فوق شبيه آيه ۲۸ سوره یونس است كه مىگويد: وَ قالَ شُرَكاؤُهُمْ ما كُنْتُمْ إِيَّانا تَعْبُدُونَ" معبودان در قیامت رو به سوى عبادتكنندگان خود مىكنند و مىگويند شما ما را پرستش نمىكرديد"! و به اين ترتيب معبودان اغواگر، همچون فرعون و نمرود و شیاطین و جن، بيزارى و تنفر خود را از چنين عابدانى اعلام مىدارند، و به دفاع از خويش برمىخيزند، حتى گمراهی آنها را نيز از خود نفی مىكنند، و مىگويند: آنها به ميل خود به دنبال ما آمدند. ولى بديهى است نه اين نفى اثرى دارد و نه آن بيزارى و تبری، و آنها در گناه عابدان خود قطعا شریک و سهيم اند. ۳ - اصناف الهه مشرکینالههاى كه مشرکین آنها را شركاى خدای سبحان مىپنداشتند دو صنف بودند، يك صنف بندگان گرامى خدا بودند، از قبيل ملائکه مقرب، و عیسی بن مریم (ع) و صنف ديگر ياغيان جن، و گردنكشان انس، كه ادعاى الوهیت كردند، مانند فرعون و نمرود و غير آن دو، و خداى سبحان هر كسى هم كه در باطل اطاعت شود، ملحق به آنان كرده مانند ابلیس، و شيطانهايى كه قرين انسانها مىشوند، و پيشوايان ضلالت، هم چنان كه درباره ابليس و شيطانها فرموده:" أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ" تا آنجا كه مىفرمايد:" وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيراً" و نيز در باره اطاعت هوى فرموده: " أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ" و نيز در باره پيشوايان ضلالت فرموده:" اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ". و آنهايى كه مورد نظر آيه مورد بحث هستند از صنف دوم مىباشند، چون صنف اول كه ملائكه و عيسى بن مريم (ع) هستند، كسى را اغواء نكردهاند، و آيه مورد بحث سخن از" اغواء" به ميان آورده و فرموده كه: پيشوايان شرک گفتند كه ما آنان را اغواء كرديم و از عبادت آنان بيزاريم. پس مراد از" الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ"، كه از مشركين بيزارى ميجويند، پيشوايان شركند، هر چند كه مشركين هم مصداق" الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ" هستند، و عذابشان حتمى است، به شهادت آيه" حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ" كه همه کفار را مصداق" الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ" مىداند، و ليكن مراد در آيه مورد بحث پيشوايانى است كه شرك و ضلالت به ايشان منتهى مىشود. ۴ - پانویس۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۱۵۱، برگرفته از مقاله «اقرار رهبران مشرک». |